عصر ظهور

      بسم الله الرحمن الرحیم

درخواستهای موسی (ع)از خدا

قران در سوره مبارکه طه در مورد موسی بن عمران مطلب را طرح میکند که بر حسب ظاهر جریان دیگری هست :

موسی حرکت کرد که به مصر برگردد زنش در زایمان می گیرد واو به دنبال اتش می رود که همسر خودش را در این سرما گرم کند . در وادی مقدس مواجه با وحی الهی می شود برای اولین بار وحی به او می رسد وبعد هم ماموریت برای رساندن پیام الهی به فرعون و فرعونیان .

موسی به مقامی رسیده است که نایب نبوت است .

پس یک ادم عادی نیست که چنین سخنی گفته باشد.

وقتی که به او میگویند برو پیام خدا را به فرعون وفرعونیان ابلاغ کن احساس می کند بار بسیار سنگین و رسالت فوق العاده مشکلی به دوش او گذاشته شده است . با این جمله ها یک سلسله تقاضاها میکند "رب اشرح لی صدری" پروردگارا به من شرح صدر  بده ."شرح صدر "خلاصه معنیش این است :ظرفیت روحی بسیار وسیع وتحمل فوق العاد زیاد . خدایا بر ظرفیت روحی من بیفزا."ویسرلی امری" کار مرا بر من اسان گردان پس احساس میکند کار است سنگین ."واحلل عقده من لسانی " گره را از زبان من باز کن .ظاهرا همان است که قران مکرر روی ان تاکید میکند که پیغمبر ابلاغش باید ابلاغ مبین وپیام رساندنش باید روشن و اشکارو راهنمایانه باشد چون بعدش می فرماید:"یفقهوا قولی " تا سخن مرا درک کنند من بتوانم پیام تو را وارد فهم مردم کنم و مردم بفهمند فهم کردن یعنی روشن شدن –درک کردن –واضح شدن مطلب برای اشخاص "وجعل لی وزیرا من اهلی .هارون اخی .اشدد به ازری واشرکه فی امری .کی نسبحک کثیرا .و نذ کرک کثیرا"پروردگارا این بار خیلی سنگین است برای من کمک بفرست .انسانی را که خودش پیشنهاد میکند برادرش هارون است :پروردگارا برادرم هارون را وزیر که معنی لغویش معاون است کمک من قرار بده و او را در این کار با من شریک گردان .    

 

 

 

                                                           

 

 

   

       

      بسم الله الرحمن الرحیم

درخواستهای موسی (ع)از خدا

قران در سوره مبارکه طه در مورد موسی بن عمران مطلب را طرح میکند که بر حسب ظاهر جریان دیگری هست :

موسی حرکت کرد که به مصر برگردد زنش در زایمان می گیرد واو به دنبال اتش می رود که همسر خودش را در این سرما گرم کند . در وادی مقدس مواجه با وحی الهی می شود برای اولین بار وحی به او می رسد وبعد هم ماموریت برای رساندن پیام الهی به فرعون و فرعونیان .

موسی به مقامی رسیده است که نایب نبوت است .

پس یک ادم عادی نیست که چنین سخنی گفته باشد.

وقتی که به او میگویند برو پیام خدا را به فرعون وفرعونیان ابلاغ کن احساس می کند بار بسیار سنگین و رسالت فوق العاده مشکلی به دوش او گذاشته شده است . با این جمله ها یک سلسله تقاضاها میکند "رب اشرح لی صدری" پروردگارا به من شرح صدر  بده ."شرح صدر "خلاصه معنیش این است :ظرفیت روحی بسیار وسیع وتحمل فوق العاد زیاد . خدایا بر ظرفیت روحی من بیفزا."ویسرلی امری" کار مرا بر من اسان گردان پس احساس میکند کار است سنگین ."واحلل عقده من لسانی " گره را از زبان من باز کن .ظاهرا همان است که قران مکرر روی ان تاکید میکند که پیغمبر ابلاغش باید ابلاغ مبین وپیام رساندنش باید روشن و اشکارو راهنمایانه باشد چون بعدش می فرماید:"یفقهوا قولی " تا سخن مرا درک کنند من بتوانم پیام تو را وارد فهم مردم کنم و مردم بفهمند فهم کردن یعنی روشن شدن –درک کردن –واضح شدن مطلب برای اشخاص "وجعل لی وزیرا من اهلی .هارون اخی .اشدد به ازری واشرکه فی امری .کی نسبحک کثیرا .و نذ کرک کثیرا"پروردگارا این بار خیلی سنگین است برای من کمک بفرست .انسانی را که خودش پیشنهاد میکند برادرش هارون است :پروردگارا برادرم هارون را وزیر که معنی لغویش معاون است کمک من قرار بده و او را در این کار با من شریک گردان .